عنوان : بهانه ي باريدن
تاريخ : 1391/01/12
شاعر / نويسنده : تيمور ترنج
موضوع :اشعار در زمينه ايثار و شهادت
گفتي اين قدر به سمت سايه نرو
تو هم بيا
تو هم بيا و سهمي از توشه ي اين سفر بردار
ما به جانب آن جهاني مي رويم
كه در انتهايش
جنون با دف روشن ماه
به سماع سرخ سروده هايمان
مي دمد
گفتي و رفتي
گفتي و شقايق هاي خون چكان آن همه زخم را
به تمام غروب هاي غم زده بخشيدي
من مانده بودم كه
چگونه با اين صداي خط خورده
بخوانمت
امروز تو را آورند
تورا كه نه
همان پيراهن را
همان سجاده ي آغشته به عطر پونه و آويشن را
با دفتر خونين خاطراتي كه
خاموش اين بغض كهنه را
در گلوي هفت آسمان
شكسته است
شايد كه تو
نيزار استخوان هايت را
در نينواي گريه ها
گم كرده باشي
كسي چه مي داند
با همه، اين فواره ي سرخ فرياد!
اي گم شده ي در گهواره ي باد
آنجا كه تو خفته اي
باران هميشه بهانه اي براي باريدن دارد
تقديم به مفقودان جنگ تحميلي
منبع: كتاب گزيده شعر جنگ و دفاع مقدس، انتخاب و توضيح: حسن حسيني، ص 126
نظرات شما عزیزان: